مثلاً در روايت آمده است: در روزگار حضرت مهدي (عج) خردسالان آرزو مي كنند كه اي كاش بزرگ بودند و بزرگسالان آرزوي كودكي و خردسالي مي نمايند.»[1] آرزوي خردسالي مي كنند چون دوست دارند زمان بيشتري را در حكومت آن حضرت به سر برند و خردسالان آرزوي بزرگسالي دارند، زيرا مي خواهند مكلّف باشند و در اجراي برنامه هاي حكومت الهي حضرت ولي عصر (عج) نقش داشته باشند و به پاداش اخروي دست يابند.[2] و در روايتي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه «مهدي (عج) چنان عدالتي در جامعه برپا مي كند كه زنده گان آرزو مي كنند، كاش مرده گانشان زنده بودند و از آن عدالت بهره مند مي گرديدند.»[3] بنابراين نه تنها زنده گان عصر مهدي آرزوي مردن نمي كنند بلكه آرزو مي كنند اي كاش برزخيان زنده مي شدند و حكومت سرشار از عدالت او را مي ديدند.
در بهشت نیز دلزدگی بوجود نمی آید. در بهشت نيز دلزدگي به وجود نمي آيد به فرمودة علامه طباطبايي (ره) در بهشت، لذتي است كه آميخته با الم و درد نيست، و سروري هست كه با هيچ غم و اندوهي نيست و اهل بهشت نه تنها هر چه دوست بدارند در دسترسشان هست، بلكه لذت هايي هست كه مافوق آنها است.»[4] از طرفي اوصافي براي بهشت[5] و اهل آن ذكر شده است گوياي اين واقعيت است كه در بهشت جز نشاط و سرور چيزي ديگر حتي در قالب دلزدگي وجود ندارد.
ظهور برای مؤمن نمونه ای از بهشت است پس درآن دلزدگی نیست.
خلاصة سخن در آخر الزمان و در حكومت حضرت مهدي (عج) علم، پيشرفت زيادي مي كند و عدالت و امنيت برقرار مي شود و رفاه كامل به وجود مي آيد ولي هيچ كس آرزوي به پايان رسيدن دنيا را نمي كند بلكه آرزو مي كنند اي كاش مرده گانمان زنده مي شدند و حكومت و عدالت حضرت را مي ديدند و بهشت نيز هرگز باعث دلزدگي نمي شود بلكه در هر روزش نشاط خاصي است.
براي مطالعة بيشتر به كتاب عصر زندگي محمد حكيمي و چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي (عج) نجم الدين طبسي مراجعه فرماييد.
حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: مردي از امت من قيام مي كند كه مردم زمين و آسمان او را دوست مي دارند.
الشيعه والرجعه، ج 1، ص 216.
پي نوشت:
[1] . ابن حماد فتن، ص 99، خطي، كتابخانه المتحف انگلستان، الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 78، القول المختصر، ص 21.
[2] . نجم الدين طبسي، چشم اندازي به حكومت مهدي (عج)، ناشر بوستان كتاب، چاپخانه دفتر تبليغات، ص 168.
[3] . علي بن ابي بكر هيثمي، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، دارالكتاب العربي، بيروت ج 7، ص 315.
[4] . علامه طباطبايي (ره) ، تفسير الميزان، ترجمة سيد محمد باقر موسوي همداني، ج 20، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، چاپ نگين، ص 644
[5] . سورة انعام، آية 127.